درباره ما

به سایتِ دنیایِ سرگرمی خوش اومدید :)

بایگانی

نويسندگان

پيوندها

تصاوير برگزيده

زندگی

استادم گفت : زندگی را تعریف كن

گفتم زندگی تعریف كردنی نیست

ناراحت شد و نمره ام را صفر داد .

سالها بعد او را دیدم كه پیر شده بود و عصا به دست راه می رفت .

جلو رفتم و گفتم : زندگی را تعریف كن

آرام خندید و گفت نمره ات بیست … زندگی را باید زیست !!!…

گفتم اون موقع باید بیست میدادی مشروط نشم.

یه لگد ریز و مخفی به نوه اش زدم و توو افق محو شدم .

خب داستان سنگین بود فردا مدارس ابتدایی تعطیله ...
برچسب ها زندگی
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 164 صفحه بعد